Arezoo Gholizadeh's Reviews > The Obesity Code: Unlocking the Secrets of Weight Loss

دقیقا می خواستم راجع به همچین بخونم! ممنون

چه خوب خوشت اومد. من واقعا نگران بودم شاید من فقط به نظرم خیلی مفید بوده و اونقدری خوب نباشه.. واقعا خیلی روون نوشته شده انگار نه انگار کتاب در زمینه‌ی تغذیه‌ است.. مثل رمان راحت خونده میشه. چه ریویوی خوبی نوشتی.

@maede به نظرم برای آدم‌هایی مناسبه که توی دنیای پر از شبه علم امروز تشنه‌ی یه جرعه واقعیت مستدلن. من واقعاً لذت بردم امیدوارم تو هم لذت ببری.

@mehrnaz مهرنازجان نمی‌دونی چه لطف بزرگی در حق من کردی که این کتاب رو معرفی کردی. امیدوارم یه روز بیام بهت بگم چقدر اتفاق خوب برام افتاده بعد از خوندنش. اولینش اینه که من مدتی داشتم به سمت کیک و شیرینی کشیده می‌شدم انگار می‌خواستم ملال این خونه‌نشینی رو برای خودم قابل تحمل کنم اما الان یک هفته‌ست که با این اعتیاد می‌جنگم. در واقع با اطلاعات جدیدی که از این کتاب گرفتم به نظرم خوردن شکر دیگه خیانت به خودمه‌‌. خلاصه که خیلی ممنونم ازت

یک سوالی که ئیش میاد اینه که از کجا میدونی حرف های این کتاب درسته؟ شاید همین کتاب هم نوعی شبه علم باشه

@ahmad نکته‌ی خوبیه واقعا. من شخصا همیشه یه جای شکی برای خودم می‌ذارم و هیچی رو صددرصد نمی‌تونم بپذیرم. تفاوت این کتاب با اطلاعات بی‌حساب و کتاب اطراف ما اینه که نویسنده خودش پزشکه و توی فضای آکادمیک هیچ حرفی رو بدون تحقیق نزده، چه تحقیقات خودش چه تحقیقاتی که چند سال روی مبحث چاقی و تغذیه انجام شده. علاوه بر این میگه حتی تحقیقاتی رو که روی حیوانها انجام شده به عنوان رفرنس قبول نداره و فقط تحقیقات معتبر علمی و انسانی رو استفاده کرده‌. در نهایت باز هم حق با شماست. همیشه جای شک باقیه و این خواننده‌ست که باید تصمیم بگیره اعتماد کنه یا نه

در واقع ما مجبوریم اعتماد کنیم. جامعه امروز ما همینه. باید بر پایه اعتماد شکل بگیره. وای به حال روزی که این اعتماد خدشه دار بشه. چون ما هرچقدر هم که مطالعه داشته باشیم باز هم در نهایت تخصصی توی این زمینه نداریم. یعنی انسان ها در این روزگار در میان انبوهی از تخصص های مختلف تنها در زمینه های محدودی تخصص داریم. در مابقی زمینه ها داریم اعتماد میکنیم. وقتی خونه میخریم یا ماشین میخریم یا ماشینمون رو میبریم تعمیرگاه و... داریم اعتماد میکنیم.

خیلی خوشحالم آرزوجون، البته که من کاری نکردم و کنجکاوی خودت بود که اون ریویو رو دیدی و رفتی سراغش... اتفاقا من خیلی دوست دارم راجع به کتاب و تجربه‌هاش صحبت کن، اگه دوست داشتی حتما از تجربه هات برام بگو... من خودم یه وقتایی یادم میره و میرم دوباره نوت هام رو میخونم یا یه ورقی میزنمش. ‌

تو قسمت قند و شکر میفهمم چی میگی. جمله‌ی کتاب این بود که اینکه بپرسیم چه قدر شکر مجازه مثل اینکه بپرسیم چه قدر سیگار مجازه و این دیگه کلا خیلی رو من هم تاثیر گذاشت، اما آدم هی یادش میره، مثلا همین الان این کامنتت برام یادآوریش کرد...

در مورد شبه علم چه بحث جالبی... من خیلی تازه واردم توش ولی واقعا دوست دارم این بحث رو... برای این کتاب من با کسی که دکترای تغذیه داشت صحبت کردم کرد و خودمم چک کردم، جز اینکه مقالات با استادهای با اچ ایندکس بالا و سایتیشن بالا بودن، کلا از مقالات آدم های مطرح و معتبر این رشته استفاده شده.

یه نقد به این کتاب که خیلی مورد بحثه اینه که آدما این کتاب رو میخونن با تکنیک فستینگش، اما وزن کم که نمیکنن، چاق هم میشن. چون فکر میکنن فقط روزه کافیه. من اما به نظرم نقد به جایی نیست ازونجایی که میگه بعد از روزه باید نرمال غذا بخورید و اینکه میگه کالری ورودی همیشه مهمه و نوعش هم مهمه... دومیش آدمایی هستن که اختلالات غذایی دارن، مثل پرخوری عصبی و... این فستینگ اصلا برای اونا توصیه نمیشه توسط دکترا... این رو فکر کنم کتاب اشاره نکرده بود بهش که اونایی که دچار این اختلال‌ها هستن، خیلی مهمه فقط با نظر پزشکشون این کار رو انجام بدن.

@ahmad به نظرم این جبر و محدودیت خاصیت دنیای ماست، ما برای اغلب تصمیم‌ها با گزینه‌های محدودی روبه‌روییم و بله مجبوریم اعتماد کنیم اما اغلب حق انتخابی هم توی این محدودیت‌ها هست و همین تفاوت آدم‌ها و راه‌هاشون رو مشخص می‌کنه.

@mehrnaz
درباره کامنت اول، حتما باهات درمیون میذارم. اتفاقا امروز اولین روز فستینگمه و می‌خوام آروم آروم پیش برم و ببینم چه اتفاقی واسم میفته‌.
درباره کامنت دومت، چه خوب که تحقیق کردی. به نظرم وزن اضافه کردن اون دسته از آدم‌ها به خاطر خاصیت ما آدم‌هاست که هرچی رو به نفع خودمونه از کتاب‌ها و تئوری‌ها انتخاب می‌کنیم؛ فستینگ در ظاهر سخته اما شاید بعد فست این مجوز رو به خودمون بدیم که هرچی می‌خوایم بخوریم. و خب کلا هم تغییر سبک زندگی واقعا کار آسونی نیست. من هم باهات موافقم که نقد به جایی نیست. اما درباره مورد دوم اطلاعی نداشتم و چه خوب شد که گفتی چون می‌خوام این کتاب رو به چند نفر دیگه هم معرفی کنم. هرچند از طرفی هم یه دغدغه وج��د داره، پزشکها لزوما همگی آپدیت نیستن و طبق اصولی که از نسل قبل بهشون آموزش داده شده برای مراجع نسخه می‌پیچن و این هم مسئله‌ایه که باید حواسمون بهش باشه. من شخصا این اواخر از اینجور پزشک‌ها کم ندیدم متأسفانه و خود نویسنده هم بهش اشاره کرده

یه جاهایی از کتاب خسته کننده است بهتر بود کتاب در دو قسمت اصلی و فرعی نوشته می شد که اول کلیاتی دست خواننده بیاد.